الی بریلسن ، خیاط روسی ، در کنار استخر گی سگسی نشسته بود و از طریق یک مجله پر زرق و برق برگ می زد و از گوشه چشمم به یک پاک کننده ماهیچه ای نگاه می کردم که با زحمت برگ های آب را می زد. بدحجاب شروع به معاشقه با یک مرد خوش تیپ کرد ، اغوا کننده او را اغوا کرد و یک خواسته جنسی را تحمیل کرد. یک مرد در حال افزایش قبل از تشویق او به عضوی ، فراموش کرد که به انگشت زن جوان نگاه کند. از blowjob استراحت خوبی برای یک داوطلب بود تا اینکه دو پسر حاضر شدند. یک غریبه خود را جسورانه ابراز کرد ، زیرا این یک آلت تناسلی باریک بود که شاخهایش را در آن قرار می داد و دوست متقابل آنها در همان نزدیکی ایستاده بود. یک نزاع خانوادگی در حیاط رخ داد اما در خانه و بدون حمله به خانه پایان یافت. شوهر عصبانی تقلب را تند و تیز کرد و دو شاهد را به رابطه جنسی اجباری مجبور کرد. این سه نفر به قدری یک مهاجر روسی را لعنتی کردند که گوپی ها و منحرفان آنها را به دروازه زادگاهشان نمی کوبید.