صاحبخانه بالغ امیلیا ناگهان مورد توجه میهمان جوانش ، ادواردو قرار می گیرد ، که از یک خوابگاه به یک آپارتمان اجاره ای منتقل می شود تا به راحتی یک پایان نامه بنویسد. یک مرد بی خانمان ریش به دلایلی سن عمه بالزاک را اذیت می کند - او مجبور بود تمام بودجه موجود برای یک قسمت عملی کار را بپردازد و اکنون دیگر پولی سکس پسرانگی برای پرداخت مسکن ندارد. مرد حیله گر تصمیم گرفت یک زن چاق و چاق را اغوا کند و سپس او را به اتاق خواب کشید ، جایی که یک تخت بزرگ دونفره را دید ، روی یک زن مبتلا به سرطان خم شد و او را با عوضی مبهوت خود لعنتی کرد ، بنابراین او فراموش کرد که ماه بعد آن را بپردازد. نقشه ادیک مانند بمبی برای از بین بردن طالبان به نظر می رسید: او لبخند شیرین مهمان خود را مک کرد ، و زبانش را در غده هایش هنگام مکیدن فرانسویش گاز گرفت ، و سپس به زور عاشق خود را به رختخواب کشید. معمولاً نیمی از خروس خالی است ، اما اکنون خانم چربی بلوند به همراه شریک زندگی خود آن را کامل می گیرد ، موهای قهوه ای روی بالش ها پاشیده می شود و گوساله گرمای تابشی با سرماخوردگی جامه خنک می شود. ادیک مانند یک زن واقعی عمل می کند - یک اندام تولید مثل و قدیمی مثل یک زن خانه دار را صیقل می دهد ، زبان خود را مانند یک غار در یک غار زیرزمینی ، پر از آب غرق می کند ، و بعد از آن یک بچه بالغ را با سرطان خم می کند.