کتی کاکس بدون قفسه سینه ، روی تخت دراز کشیده و منتظر معجزه است. این بلوند منتظر ظهور صبح روز پسرم است ، که هر بار از طریق یک پنجره باز به آپارتمان خود می گشود ، در حالی که پدر و مادرش هنوز هم شیرین و دلپذیر بودند ، و به طور دلپذیری رویای دختر فرهیخته خود را می دیدند. فوکر با آتش بازی می کند و یک دلیل برای آن وجود دارد - او عاشق دوست دختر همسایه است ، که تشویق کردن ممنوع است ، حتی اگر یک آخرالزمان فوران کند ، و آنها به نظر می رسد آخرین افراد روی کره زمین هستند. کتی کاکس شروع به مکیدن ناخوشایندترین مضرات مکش می کند و لب های شیرین از روی لب شهوت دهان او همه آبمیوه های حیاتی است ، اما فقط یک قطره اسپرم وارد دهان دختر نمی شود ، زیرا قبل از رسیدن به خانه ، هاهال آموزش دیده کمی پلک خود را کج کرده و اشتیاقی را که از او به وجود آمده آزاد کرد پرهیز. او به سرعت دمیده می شود ، نوک پستان را بر روی پشت خود می چرخاند و صورت را به سمت گربه اش فرو می برد و تیغ شانه را مجبور می کند تا برای لذت با صدای بلند ناله کند و دیوارهای خانه های نوادا از تخته سه لا نازک تر باشد سکس گی شهوانی ، اجداد می توانند به راحتی بسوزند! این مهاجم کیتی کاکس را از سرطان بیرون می کشد به طوری که در صورت عدم کنترل ارگاسم کنترل نشده در زمان حمله ای که بدن او را لرزاند ، می تواند صورت خود را به بالش ببندد و با زبان کثیف کینه ای فریاد بزند ، همانطور که چندین بار در تاریخ اول صبح اتفاق افتاد. در حقیقت ، به همین دلیل والدین شیرین پسر را به بیرون رفتن از کودک خود منع کردند زیرا او فقط به او بد می آموزد!