دختران الکسا ری و تیفانی جید از گهواره شناخته شده اند. پدران آنها نیز بهترین دوستان هستند و همیشه وقت خود را صرف تعمیر اتومبیل ، تماشای فوتبال ، نوشیدن الکل می کنند. بر خلاف دوستی های مردانه ، خوک ها تصمیم گرفتند که به پیشروی خود ادامه دهند و تبدیل به عاشق شوند. در هنگام رابطه جنسی با لزبین ، پدران یک دکمه مرطوب روی تخت می چسباندند و یک ذبح نجیب ترتیب می دادند. به نظر اهالی روستا یک هویج صرف بود ، اما با توجه به پاسخ های دشوار ، آنها به دلیل کمبود توجه مرد ، عدم برقراری ارتباط با پسران و انواع سرکوب خرما با جنس مخالف توسط هوی پدرها ، شروع به بازی برای تیم صورتی کردند. مردان از مسئولیت واگذاری به آنها می ترسیدند و جرات می کردند قدمی بردارند که بتواند جهان بینی دختر را اصلاح کند. هر پدر برای صمیمیت دختر دوست خود را به اتاق فیلم سکسی و گی خواب برد.