در سالن تازه افتتاح شده فقط دو مشتری وجود داشتند ، آنهایی که اشتراک رایگان داشتند. سبزه بوست آوا آدامز روی نیمکت دراز کشیده بود ، دمبل ها را بالا می برد و آن مرد در حال پمپ کردن دوسر خود بود و کمی فاصله نشست. نگاه جوانان به درون شکاف بالای ورزشی که شامل دو سینه ورزشکار بود ، افتاد و در یک بازتاب خوشبخت ، مرد خوش شانس هنگام بلند کردن وزنه ها متوجه سفت شدن لب به لب شد. به تدریج ، نعوظ در افکار شرم آور و گناهکارانه ظاهر می شود ، و تمرکز مرا روی تمرین غیرممکن می کند ، عضو آنقدر قوی بود که اگر انگشتان دستانش باشد ، می توانست صدای عصبانیت را بلند کند. تاج را به عقب انداخت و نگاهی حیله گرانه به بیننده انداخت. چشمان جوجه گفت: "خوب ، سکسی گی خارجی آن را بین پاهای من قرار دهید تا لنگه به مغز برسد ، با سرعت باورنکردنی شروع به حرکت کنید ، به اوج لذت جنسی برسید ، و سپس منبع آب مایع منی گرم را برای من پایین بیاورید. فرقی نمی کند که در آن ، حتی در صورت یا بر روی جوانان. حداقل در اسرع وقت! »در آوا آدامز ، آب میل با آغوش شلوارهای تفکرات غیرقابل تفکر ، عطر و طعم شیرین زن هیجان زده اتاق را پر کرد ، که زمان خیساندن عرق یا تستوسترون را نداشت. این عطر گیج کننده به آن مرد در بینی برخورد کرد و با چشمانش ورزشکاری را از بین برد. آنها بدون کلمه فهمیدند که باید در ورزشگاه سکس عالی داشته باشند!