دادز با موفقیت روایت می کند که همان روزهای پریا ، سال به سال ، همان داستان های پری را روایت می کند ، و خانم های جوان مضحک با فضیلت به این فریب هدایت می شوند و به اوج برنامه ها در صحنه هایی با محتوای مستهجن تبدیل می شوند. آن مرد گاه به گاه از استخدام کارمندان در آژانس مدلینگ خبر می دهد (احتمالاً چنین تبلیغاتی در هر شهر یافت می شود) ، یک دفتر را تهیه می کند ، رشته های نودل را برای نوجوانان آویزان می کند که درباره سودآوری تیراندازی بیضه است ، دوربینی که کارفرمایان آینده پس از باران مانند قارچ ظاهر شوند. بیشتر اوقات دانش آموزانی وجود دارند که هیچ هزینه ای برای پرداخت هزینه های تحصیل خود ندارند ، به دلیل غیبت به معلمان مبلغ رشوه پرداخت می کنند ، زنانی هستند که فقط برای یک زندگی خوب به پول احتیاج دارند. سبزه آدریانا مجبور بود روز به روز فکر فیلم سکی گی کند که سه قطعه یورو در اختیار داشته باشد زیرا پول زیادی برای رابطه جنسی یکبار مصرف است ، اما تیراندازی می تواند به دست بستگان یا دوستان بیفتد ، پس این باید شرم آور باشد. اما افکار عمومی برای نوزاد بی ربط نیست ، عطش حریص او به سود به خاطر جذابیت های زیبا او را مجبور می کند با شخص دیگری ارتباط برقرار کند و پس از یک نزاع ، زندگی به حالت عادی باز می گردد.