یک سبزه به ظاهر فرشته در را باز می کند و یک همسایه ماهیچه ای را در آنجا می بیند که نامه ای را در نزدیکی سوپرسکسی گی خانه می گیرد و تصمیم می گیرد آن را بیاورد. دختر با دیدن آنچه همسایه آورده بود ، بسیار خوشحال شد زیرا منتظر این نامه بود. او فقط می توانست آن چیز را بگیرد و در را ببندد ، زیرا این امر کاملاً مناسب و معقول نخواهد بود. بنابراین سبزه اجازه داد تا همسایه خود را وارد خانه خود کند و با نشستن روی مبل ، شروع به برقراری ارتباط با وی کرد. در حین مکالمه ، این مرد به دختر نشان داد که خروس بزرگ او می تواند او را به خوبی برآورده کند. سبزه به بازی با چنین پیشنهادی صمیمی واکنش نشان داد و خواستار انتخاب یک همسایه شد. از آنجا که این مرد شکم عضلانی و ظاهری متوروکسی داشت ، دختر خیلی زود بدون هیچ سؤالی او را مکید و به او اجازه داد که گربه کند.