دبیرکل جدید آلیکس سیاهگوش فکر نمی کرد چرا یک جای ماهیگیری گرفت ؟! آقای مستر با عزت پرداخت می کردند ، اسناد را بار نمی کردند ، مکالمات تلفنی را ممنوع نمی کردند و حتی زمان ترک کار را کنترل نمی کردند. بلوند شگفت انگیز شروع به احساس سستی بیش از حد در مطب کرد ، با مشاعره خم شده به گردن خود وارد دفتر رئیس شد ، الاغ خود را در مقابل همکاران پیچید ، عموماً از یک روسپی روستایی که می خواست ازدواج کند ، بدتر رفتار کرد اما هر مردی در دهکده گربه اش را لعنتی کرد. این دختر نمی دانست که رئیس توانایی هیپنوتیزم داستان سکسی گیها را دارد ، کارمند را به صورت خلسه معرفی کرده و تمام کارهای دقیقه ای را که در دسترس او بود کشف کرد و اگر کسی از خود بد نشان داد ، مخصوصاً چنین عوضی را قلاب می کند. وزیر امور خارجه یکی از بسیاری از زنانی شد که به طور وحشیانه توسط سرآشپز در مطب خود لعنتی شدند ، سپس به وسط دفتر کشیدند و خطایی را برای این دختر تعیین کردند ، که برای او مجبور شد بدون استفاده از هیپنوتیزم یک مدت را بپردازد.