رئیس آژانس مدلینگ با زیبایی سیاه لونا کورازون در یک سوپر مارکت ملاقات کرد. بانوی موی مجعد موافقت کرد که بلافاصله به بازیگران برود چون شخصیت او پر از پتانسیل استفاده نشده بود. رئیس وقتی ابتدا با تلفن صحبت کرد عصبانی شد اما وقتی صدای زن مهربان را شنید ساکت ماند. او به کارمند اعتماد کرد ، بنابراین او برای ورودش یک استودیو آماده کرد و برای مدل مد اولیه سؤالاتی را مطرح کرد. دختر سیاه سیاه و سفید باریک با اغوا کننده ، ظاهر فرشته ای و چهره ای تصفیه شده و لطف انگیز ، صاحب احساس ناخوشایندی از مالکیت کرد. با فاصله گرفتن از فیلمنامه ، صاحب آژانس به خیال پردازی های جنسی علاقه مند شد ، که رویایی در پاسخ گفت: دوست دارد این دو عضو فلم سکس هزاره گی را در دفتر احساس کند. اگر با آزار و اذیت آشکار اداره شود ، چنین کشوی باز راه طولانی خواهد داشت.