راننده تاکسی لندن با چشمان خاکستری در اولین تماس خود به محل مشخصی رسید که منتظر روسپی آوا آستین بود. یک دختر شاد همیشه به طور رایگان رانندگی می کند زیرا خدمات صمیمی را به راننده ارائه می دهد. پیرمرد که در میخانه است ، بال دارد ، غیرقابل جبران به عنوان یک انسان فوق بشری در دوران دشوار است ، بنابراین کشیش غرور با خوشحالی اجازه می دهد تا پدربزرگ خود را با مشاعره لعنتی کند ، به درون کشاله ران خود فرو کند ، ببوسد بیدمشک او را ببوسد یا کاری زشت تر از شادی های استاندارد انجام دهد. امروز راننده مهربان یک برنامه سرگرم کننده دارد: فیلم سکسی و گی یک طلسم در نایلون فو ، گرفتن یک مقعد خرد کننده ، انگشت عمیق واژن و رابطه جنسی. آنها می گویند دوستان را لعنتی نمی کنند ، اما راننده کابین لندن نظر خاص خود را در مورد آن دارد!