دختری تایپ شده تنها در خیابان های شهر سرگردان است و در آنجا از پسران بزرگتر استقبال می شود. بیرون هوا سرد است و بارش برف به سختی می بارد ، به همین دلیل بچه ها پیشنهاد می دهند که وارد آپارتمان خود شوند. یک دختر احمق معتمد ، که با ودکا به حد مجاز رسیده است ، موافقت می کند با آنها برود و حتی می تواند رابطه جنسی برقرار کند ، اما یک مشکل وجود دارد - کسی مجبور است او را از بکارت محروم کند. بچه ها دچار سردرگمی می شدند ، زیرا چنین زیباییهایی معمولاً به خصوص در پایتخت ، جایی که هر دختر نوجوان سعی می کند با او رابطه جنسی را برای الیگارشی انجام دهد ، رایج نیست. یک تماس شبانه با یک دوست متخصص زنان و زایمان او را برای معاینه سریع در بزرگراه خالی برد. اسلاتر پاهای خود را پهن کرد ، بالهایش را پهن کرد ، پرده بکارت به وضوح به پزشک رسید. یکی از بچه ها قبول می کند که اولی باشد ، زیرا هر کس در سکس آخرت باشد این پدر است. از سر یکی از اعضای پرده عکسهای سکسی گی بکارت شکسته می شود ، یک لخته خون ظاهر می شود ، که مرد جوان با حوله پاک کرد. اکنون کودک آماده است تا با مردان لعنتی کند و اولین تجربه جنسی او در دو چمدان سپری شود.