کار در دفتر چارلز درا در حال انجام بود. سر و صدای تماس مشتری مانند بهمن روی سر رئیس افتاد ، که این مشکل را بر روی شانه های دستیار شخصی رایلی جنر ، که به طرز ماهرانه ای اسناد و مدارک را در مدیر میانی پرتاب می کرد ، جابجا شد. به نظر می رسید رئیس همه چیز پیرامون سبزه شلوغ خود را رها می کند و او را با کله های کوچک کثیف او را مسحور می کند. در این مرحله از یک فرد متقاضی کار که می خواست جای خالی پیدا کند ، بازدید شد. این بلوند بلند قد می خواست تاثیری ماندگار بر کارفرمای خود بگذارد ، بنابراین گزارش در مورد دستاوردهای شغلی وی و مشکلاتی که وی را وادار به ترک کار فیلمسوپر گی قبلی خود می کند ، اهمیت پیدا کرد. جوجه سکسی آوا آدامز از هر فرصتی برای ایستادن با بازنده هایی که از غروب تا طلوع خورشید در دفاترشان شناور بودند ، ایستاده است. چیزهای کوچک کوچک نقشه حیله و تزویر در دست راست رئیس بالغ شد زیرا او نمی تواند فرصتی برای خوابیدن با همان زن عجیب و غریب خود را از دست بدهد. دستیار از لحظه صحبت رئیس با تلفن از طریق تلفن ، نزدیک شدن به غریبه استفاده کرد و قبل از ادامه مهمترین مکالمه در یک فضای راحت تر ، به لزوم قرار گرفتن در معرض مشاعره اشاره کرد. البته ، رایلی جنر با رئیس خود در حال آشفتگی بود و خواستار فراموش نشدنی آوا آدامز بود تا به ازدواج متقابل آنها بپیوندد.