صدای لالایی و اغوا کننده در فرماندار پیج ترنی آواز می خواند - سکسگی پسر یک دختر رویای صمیمی خود را می بیند. او به معنای واقعی کلمه ذهنی در فکر مردی است که سینه بزرگش را لمس می کند ، به عنوان دو خربزه رسیده ، شکمش را با کف دست عرق می کند ، الاغ خود را با دهان لمس می کند و زبانش را در گنجینه شهوت غیرقابل انکار خود لمس می کند. دختر رویایی خودش را نوازش می کند ، این خودجوش نیست ، او مثل یک بازیگر زن است که یک نمایش انفرادی را روی صحنه نشان می دهد ، بر خلاف شهوت و خواسته های غیراخلاقی ، یک گرم فروتنانه در روحش ندارد ، زیرا این مرد ازدواج کرده است. اما پیج ترنا از خواب بیدار شد ، این فقط خواب و لباس اروتیک بود ، فقط بیدمشک او شروع به نشت کرد و نوک سینه های او متورم شد ، یک صاحب خانه ورزشی که در کنار فرماندار نشسته بود ، در حال تماشای خرچنگ خدمتکارش به طرز شیرین در دو بینی است. او بعضی اوقات از خستگی در جدول فرو می ریزد ، اما پس از آن سینه های درخشان و دلایل دیگر ، یک مرد خوش تیپ را مجبور به اغوا کردن یک عیار می کند ، بدن آبدار و خوشمزه خود را مستقیماً در آشپزخانه به دست می گیرد. رؤیای نبوی به حقیقت پیوست ، یک عضو شور وارد دهانش شد ، عرض سوراخ های دیگر را بررسی کرد و سپس شهد ، سفید به عنوان لباس عروس را پایین آورد و به صورت قشر فرو برد.