زیبایی باورنکردنی سکسی ویکی چیس با یک کت و شلوار کامل از جمله صندل های باز و خنک روی پاهای باریک خود وارد اتاق نشیمن شد. دختر جوان ، نامادری از همان نوع جوانی ، کایل میسون ، بی شرمانه در مورد روابط خود با پدر صحبت کرد. با این حال ، این فتیشیست بیش از اینکه به داستان سبزه گوش کند ، به انگشتان دست و پا باورنکردنی خیره شده بود. چند روز بعد ، با ناپدری ، حمله جسمی دیگری رخ داد که شامل جلب مغناطیسی نگاه او به سمت اندامهای تحتانی زن بود. اکسنتریک آنقدر می خواست پاشنه های غیرقابل وسوسه را آرام کند که به اتاق خوابش رفت تا بوی کفش های فرسوده را بوی دهد. نامادری شاهد اضطراب کایل بود و روز بعد او سکس پسرانگی را به تماشای فیلم با هم دعوت کرد. ویکی چیس مخصوصاً پاهای خود را تکان می داد ، با انگشتان خود فتیشیست را اذیت می کرد ، باسن را لمس می کرد و برای تحریک برانگیختگی پریشان می شد. بدن وسوسه شده این جوان غیرممکن به نظر می رسید تا اینکه زن پیشنهاد داد که او را روی پاها ببوسد و جسم را به پاهای خود بکشد. پوست لطیف کمی مایل به قهوه ای بود اما حتی راحت تر از لب. کایل فراموش نکرد لیسیدن اندام خود را تا زمانی که صورتش پوسته خود را فشرد. او چاره ای نداشت جز اینکه زبان خود را درون غار چسبناک پرینه فرو کند ، و با عناصر پاهای خود آماده رابطه جنسی باورنکردنی شود.