آبنوی سادی رز با هدف شرکت در مهمانی سوینگر به نام Dogging در یک کابین نشست. این دختر چیزهای مختلفی راجع به تحقیر عمومی شنیده بود ، اما هرگز خود را در نقش یک عوضی رد نکرده که مورد آزار و اذیت افراد غریبه قرار گرفته تصور نمی کرد. راننده تاکسی در داستان سکسی پسران گی حیرت ناچیزی قرار داشت زیرا آغازگر این سفر ، دوست پسر جوانی خیره کننده بود که در صندلی عقب خود نشسته بود. او بلافاصله در آنجا نبود و راننده هم از این فکر که او را بدون هاها لعنت کرد ، گیج و شرمنده شد. راننده عمداً زن سیاهپوست را در اعماق جنگل فرو برد تا کاملاً از برداشت های خود از رابطه جنسی با یک غریبه ، یعنی با او ، نشان دهد. برای مبتدیان ، عموی بزرگسالی فریاد زنانی را ارائه می دهد ، چیزی که اوج سقوط غیراخلاقی در نظر گرفته شده برای زنی است که جرات می کند الاغ مرد را لیس کند ...