باتلر به یک همکار و کارفرمای داستانهاي سكسي گي تجاوز کرد

Views: 2095
هنگامی که یک خدمتکار به همان اندازه شلوغ در اتاق خواب ظاهر شد ، خانم شلوغ فکر خود را در آینه تغییر داد. این دستیار شروع به کمک داستانهاي سكسي گي گرفتن از لباس شب بلوند کرد ، اما هرچه بیشتر لباس مورد نظر مد لباس دیده می شد ، کمتر ایده ایده کور را دوست داشت. شعله ور اشتیاق بدن زنان پر از سینه را به هم پیوند می داد ، بوسه ی لزبین یك سوسیالیست را كه دیگر نمی خواست مجهول را بشناسد در اولویت قرار داد زیرا او به جنس آرام و مهربان نیاز داشت. مقدمه تازه آغاز شده بود ، هنگامی که ناگهان باتلاق از طریق درب قفل وارد اتاق شد که سؤال وی درباره عزیمت زودرس وی مطرح شد. آن مرد وقتی دید چهار سینه بزرگ همه امور را فراموش کرده بود ، نیاز اصلی وی عضوی دائمی به همراه کارفرما و همکارش بود.