با نگاه کردن به بلوند کیمبرلی ، که چهره نامطبوع خود را کراوات کرده ، خود را لمس کنید ، کت و شلوار لاتکس را با شکافهایی در مکانهای علی ایجاد کنید ، گلابی فالیک را از همه طرف مکیده و آن را به قسمت جلو هل دهید. فقط خانم در حال آماده شدن برای ملاقات با برده خود است ، که مانند زندانی بودن در قلعه اگر چند روز است و چراغ را ندیده است. ماسک عجیبی بر چهره یک پسر بنام وولف گذاشته شده است ، شلوار کشش لاتکس در کشاله ران او پنهان است ، معده او احساس گرسنگی می کند و صدای او چنان ضعیف است که در ابتدای شکنجه به سختی می تواند آه ها را بشنود. لاستیک ، کانال سکسی گی زانو زدن مانند خاک رس در دستان خود ، زانو زده و سپس آن را در دهانش می گیرد. از ضعیف شدن بدن ، فاخته بلافاصله شروع به پر کردن خون شریانی نمی کند ، سر بی حالی می ماند ، سپس پوره اضطراب سواره را با سیلی های هوشیار از خواب بیدار می کند. وولف با سرنوشت خود آشتی کرد ، زندگی او شیرین نبود و سپس آن ضربات وحشتناک با شکنجه غضروف غضروف پیچیده شده در شاخ قوچ ، قوطی و هر چیز دیگری ، نتوانستم نام این کار سخت را بگذارم. اما شیطان همه این کارها را انجام می دهد تا میله در هنگام انزال قوی تر از گیزر بیرون بیاید!