نامزد مادر بزرگ ، برندی عشق ، از قدم هایش در تجارت بی ادب ، که اونانیست پشت سر خود انجام داد ، زیر سؤال برد. نه تنها priemysh بیشتر از همسالان خود به استمناء متوسل شد بلکه وی همچنین موفق شد با شلیک کردن شورت زنان و پایان دادن به آنها ، لکه های سفید اسپرم را رها کند. این زن به دنبال این ترفند بود: از همسایه جوان آیدرا فاکس دعوت کرد و از آنها دعوت فیلم سکسی گی کرد که ملاقات کنند ، یک کوکتل داشته باشند ، در استخر شنا کنند و در عین حال با فرزند مقصر تایلر ارتباط نزدیکی برقرار کنند. ، توله ذرت طعمه را گرفت ، برانگیخت و نتوانست نعوظ را از چشمان مادربزرگ حیله گر پنهان کند ، و ترسهایش را به صورت چهره به چهره ملاقات کرد. این زن بی شرمانه و بی شرمانه را مجبور کرد حوله پرتاب شده را از کشاله ران خود جدا کند و مواد آهسته را به میهمان عزیز آیدر روباه آشکار کرد. کوتی با لبخند لبخند زد و به پنجره های خانواده نگاه کرد و در حال حاضر به فکر فرار از صومعه همسایگان منحرف بود وقتی دوست جدیدش پیشنهاد داد پسرش را با هم فریب دهد. آیا یک دختر کوچک با صورتهای زرق و برق دار چهره ای در برابر وسوسه آموختن یک هنر حرفه ای عشق که توسط یک فاحشه با تجربه اداره می شود ، می تواند مقاومت کند؟