در آشپزخانه ، پیچک پیچ و خم بزرگ مزدیس مانند ماهی در آب احساس می شود. الاغی برنزه برنزه شده با رفتارهای اشرافی و حالت منظم هنگام ورود به گوشه ای منزوی از عمارتها ، یک ناهار میوه خشک را برای یک مخروبه آماده می کرد. یک زن پرزرق و برق ، موی قهوه ای با رایحه ای از پوست مخملی وانیلی ، روبرو شد که معشوق را در حالی که بازوی خود را زیر یک پیراهن منفعل سبک می پیچید و قفسه سینه بزرگ خود را می چسباند ، این بهترین اثبات این بود که آن مرد هنوز عاشق دختر آشپز سکسی غیر قابل تعویضش بود. به دهان آلمانیها ، دست خود را در خلال مادیسون آیوی قرار داد ، کف کابینت را برداشته تا اندام تولید مثل مانند گل سرخ شکم را در معرض دید ویدیو سکس گی خود قرار دهد. این دختر به طور اتفاقی بر روی میز تکیه داده و باسن آبدار خود را در جلوی شلنگ خاردار که به سمت جوش خورده است ، پخش کرد و به گوشت نرم مانند گربه ماهی به آکواریوم خیره شد و دیوارهای داخل مهبل را با زبان و انگشتان خود مالید. یک مرد خوش تیپ ماهیچه ای متکبرانه یک جواهر را بر روی پیشخوان پرتاب می کند تا مناسب تر باشد که در یک گربه با چمن های غیر تراشیده روی pubis مکیده شود. ظروف سرباز یا مسافر عاشقانه در آشپزخانه ، مدیسون ایوی را از سالهای جوانی اش یادآوری می کند ، وقتی که او مانند ساعت کاری با وسایل نقلیه جوان تلاش می کرد و از پس گرفتن خلاء او نیز دریغ نمی کرد که از روی تقدیر خود بر روی زبان خود استفاده کند!